درباره کتاب:
شش سال پس از اولین انتشار، کتاب نیروی حال همچنان نقش مهمی را در وظیفه فوری تغییر وجدان بشر ایفا میکند. با اینکه افتخار میکنم که در انتشار این کتاب سهیم بوده ام، اما احساس میکنم این اثر به مرور زمان جان و فعالیت گرفته است. میلیونها خواننده در سراسر جهان این کتاب را مطالعه کردهاند و بسیاری از آنها برای من نامه نوشتهاند تا تجربیاتی را که این کتاب در زندگی آنها به ارمغان آورده است به اشتراک بگذارم. متاسفانه به دلیل حجم ایمیلها و پیامهایی که دریافت میکنم، دیگر قادر به ارسال پاسخهای شخصی نیستم. اما من میخواهم از این فرصت استفاده کنم و از همه کسانی که برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود برای من نامه نوشتند صمیمانه تشکر کنم. بسیاری از این نقدها و تجربیات باعث اطمینان من میشود که یک تغییر بیسابقه در وجدان انسانی در حال رخ دادن است.
هیچ کس نمیتوانست پیش بینی کند که این کتاب از زمان انتشار آن در سال ۱۹۹۷ توسط نمسته در ونکوور با چه سرعتی رشد خواهد کرد. در سال اول انتشار، کتاب تقریباً به طور انحصاری از طریق دهان به دهان خوانندگان را پیدا کرد. در آن زمان، من شخصاً هر هفته چند نسخه از کتاب را به یک کتابفروشی کوچک در ونکوور تحویل میدادم، زیرا میدانستم که هر کتابی که به دست خواننده می رسد، پتانسیل تغییر زندگی آن شخص را دارد. دوستانم همچنین با قرار دادن نسخههایی از کتاب در کتابفروشیهای معنوی در جاهای دیگر مانند کلگری، سیاتل، کالیفرنیا و لندن به من کمک کردند. استفان گاتری، مدیر کتابفروشی واتکینز، که به عنوان قدیمیترین کتابفروشی متافیزیکی جهان در لندن، انگلستان شناخته میشود، در آن زمان نوشت: «انتظار دارم این کتاب به چیزهای بزرگی در آینده منجر شود.» او درست میگفت. بررسی هایی در چندین مجله و نشریه مبنی بر اینکه رشد کتاب شتاب گرفت و در نهایت با سخنان اپرا وینفری که عمیقا تحت تأثیر این کتاب قرار گرفت بسیار سریع منفجر شد. در حال حاضر در سی کشور به زبانهای مختلف موجود است. حتی در هند، کشوری که بسیاری آن را مکان تاریخی کاوش معنوی و اندیشه معنوی بشر میشناسند، این کتاب با استقبال خوبی روبرو شد و به یکی از پرفروش ترینهای آن کشور تبدیل شد.
بیشتر نامهها و ایمیلهایی که از تمامی نقاط جهان به من فرستاده شده، از افراد عادی تا راهبان بودایی و راهبههای مسیحی، از افراد در زندان یا افرادی که با بیماریهای وخیم یا افراد نزدیک به مرگ هستند، پر شدهاند. رواندرمانگران نیز نوشتهاند که این کتاب را به مراجعین خود توصیه کرده و تعالیم آن را در تمرینهای رواندرمانی خود به کار میبرند. بسیاری از نامهها و ایمیلها به کاهش یا حتی از بین رفتن کامل رنج و مشکلات موجود در زندگی افراد به عنوان نتیجهای از خواندن «نیروی حال» و عمل به تعالیم آن در زندگی روزمره اشاره دارند. همچنین، به اثرات شگفتانگیز و سودمند آگاهی درونی بدن، احساس آزادی ناشی از رهایی از همذات پنداری با تاریخچه دانلود کتاب نیروی حال از اکهارت توله ترجمه فارسی و موقعیت زندگی شما، و آرامش درونی جدید ناشی از کنار گذاشتن مقاومت ذهنی و عاطفی است. و صلح داخلی جدیدی که با ترک مقاومتهای ذهنی و عاطفی نسبت به «حقیقت حال حاضر» به دست میآید، اشاره میکنند. بسیاری از افراد این کتاب را چندین بار خواندهاند و تأکید میکنند که متن اصلا تازگی خود را از دست نمیدهد، بلکه قدرت دگرگونی کتاب بدون تغییر باقی میماند و به واقعیت تبدیل میشود
از آنجایی که مشکلات روانی انسان در سراسر جهان خود را نشان میدهد و در اخبار روزانه تلویزیون به وضوح قابل مشاهده است، تعداد بیشتری از افراد به ضرورت فوری تغییر بزرگ در وجدان انسانی برای جلوگیری از نابودی این سیاره به طور آشکار میپردازند. علاوه بر این. این نیاز و آمادهسازی میلیونها انسان برای ظهور آگاهی جدید موضوعی است که موفقیت کتاب نیروی حال را نشان میدهد.
البته این بدان معنا نیست که همه به خوبی به کتاب پاسخ خواهند داد. برای بسیاری از مردم، مانند ساختارهای سیاسی و اقتصادی و بسیاری از رسانه ها، اخلاق قدیمی هنوز وجود دارد. هر کسی که کاملاً به ندای درونی ذهن خود – جریان دائمی افکار غیرارادی – وابسته است، مطمئناً متوجه نخواهد شد که «نیروی حال» چیست. برخی از خوانندگان با اشتیاق نسخههایی از این کتاب را به دوستان یا اقوام دادند و احساس شگفتی و رضایت کردند، در حالی که برخی دیگر نتوانستند از فصلهای اول کتاب بگذرند. مامبو جامبو توسط مجله تایم به عنوان کتاب تغییر دهنده زندگی توسط افراد بیشماری در سراسر جهان نامگذاری شد. علاوه بر این، هر تعلیمی که نور انتقادی روی عملکرد ایگو میاندازد قطعا با مقاومت و انتقادهای فراوانی هم روبرو خواهد شد.
اما با وجود یک سری سوء تفاهمها و انتقادات، استقبال از کتاب در سراسر جهان بسیار مثبت بوده است. من مطمئن هستم که میلیونها نفر دیگر در سالهای آینده به سمت آن کشیده خواهند شد و نیروی حال به کمک حیاتی خود در ظهور یک آگاهی جدید و یک انسانیت فوق آگاه ادامه خواهد داد.
نمونه کیفیت متن کتاب:
من به ندرت از زمان گذشته استفاده میکنم و به ندرت به آن فکر میکنم. با این حال، من میخواهم به طور خلاصه برای شما توضیح دهم که چگونه معلم معنوی شدم و چگونه این کتاب به وجود آمد.
تا سن ۳۰ سالگی زندگی من پر از اضطراب دائمی بود و هر از گاهی دچار افسردگی شدید خودکشی میشدم. حالا انگار دارم در مورد زندگی یا زمان گذشته شخص دیگری صحبت میکنم.
یک شب، کمی بعد از سی سالگی، صبح زود با حالتی وحشتناک از خواب بیدار شدم. قبلا بارها با این حس از خواب بیدار شده بودم اما این بار شدیدتر از قبل بود. سکوت شب، وحشت اثاثیه در تاریکی اتاق، صدای قطاری که از دور میگذرد – همه دانلود کتاب نیروی حال از اکهارت توله ترجمه فارسی به نظرم آنقدر عجیب و غریب، آنقدر خصمانه، آنقدر بیمعنی به نظر میرسید که نفرتی عمیق در من برانگیخت. اما نفرت آورتر از همه، وجود خودم بود. چه دلیلی وجود دارد که با این بار زحمت و درد و رنج زندگی را ادامه دهم؟ احساس پوچی بسیار قوی تر از از احساسم برای ادامه زندگی بود
«دیگر نمیتوانم با خودم زندگی کنم.» این فکر مدام به ذهنم خطور میکرد. بعد ناگهان متوجه شدم که چقدر عجیب است. «من یک نفر هستم یا دو نفر؟ اگر نمیتوانم با خودم زندگی کنم، پس باید دو نفر باشم: من و من، زیرا نمیتوانم با خودم زندگی کنم.» گفتم: «شاید»، «تنها یکی از این دو واقعی باشد.»
این شناخت عجیب، من را به اندازه ای متعجب کرد که ذهنم توقف کرد. کاملاً آگاه بودم، اما دیگر فکرم کار نمیکرد. سپس حس کشیده شدن به سمت یک گرداب انرژی را تجربه کردم. ابتدا حرکت کند بود و سپس تسریع یافت. توسط ترس شدیدی فراگرفته شدم و بدنم شروع به لرزه افتاد. کلمات «مقاومت نکنید» را شنیدم، به نظر می آمد و گویا داخل سینهام گفته شده بود. حس کردم که به سمت یک خلاء کشیده می شوم. احساس میشد و گویا آن خلاء داخل من بود نه خارجی. ناگهان دیگر هیچ ترسی وجود نداشت و اجازه دادم داخل آن خلاء کشیده شوم. بعد از آن دیگر یادم نمیآمد که چه اتفاقی رخ داده است.
با صدای آواز پرندگان بیرون پنجره از خواب بیدار شدم. من قبلاً آن صدا را بودم. چشمانم هنوز بسته بود و تصویر الماس گرانبها در ذهنم ظاهر شد. بله، اگر الماس صدایی در بیاورد، صدایش همین است. چشمانم را باز کردم و اولین پرتوهای نور صبحگاهی از پشت پردههای پنجره وارد اتاق شد. بدون هیچ فکری، متوجه شدم و احساس کردم که نور از آن چیزی که تصور میکنیم چیز بیشتری است. نور ملایمی که از پردهها عبور میکرد خود عشق بود. اشک از چشمانم سرازیر شد. از تخت بلند شدم و در اتاق قدم زدم، اما در همان زمان متوجه شدم که تا به حال چنین چیزی ندیده بودم. همه چیز تازه، و دست نخورده بود، گویی تازه از سرزمین دیگری متولد شده بود. اشیا را برداشتم، از مداد تا بطری خالی، و همه چیز در آن لحظه برایم جدید و زنده به نظر میآمدند.
آن روز با شگفتی موجود در درونم، به شهر بازگشتم و از دانلود کتاب نیروی حال از اکهارت توله ترجمه فارسی زندگی در این دنیای زیبا، در تعجب بودم گویی همین الآن در این دنیا متولد شدهام و مشغول پیاده روی در اطراف شدم.
منتهی، این حالت در طول پنج ماه به تدریج کاهش یافت. اینطور به نظر میرسید که این وضعیت در حال فروکش کردن بود چرا که به حالت طبیعی و روزمره تبدیل شده بود. با این حال، من همچنان قادر بودم در دنیای مادی فعالیت داشته باشم، اگر چه متوجه شدم هر کاری که انجام می دهم تغییری در وضعیت من به وجود نمیآورد.
البته میدانستم که یک تجربه عمیق و مهم برای من اتفاق افتاده است، اما درک کامل آن زمان برد بعد از سال ها، پس از مطالعه متون معنوی و گذراندن وقت با معلمان معنوی، متوجه شدم که آنچه همه به دنبال آن بودند در واقع درون من بود. متوجه شدم که فشار شدید رنج در آن شب باید باعث جدا شدن از هویت غلط و ترسناک من شده باشد، به حدی که هویت ناپسند و تاریک من فوراً از بین رفته باشد، مانند گازی که از اسباببازی خارج شده باشد. آن چیزی که باقی ماند، حقیقت من بود، من که همواره وجود داشتم: آگاهی در وضعیت خالص، قبل از دنیای مادی. بعدها یاد گرفتم که به آن دنیای بیزمان و بیمرگ داخلی وارد شوم که ابتدا به عنوان یک خلاء تصور میشد، و بتوانم آن را درک کنم. من در شادی و قداست وصف ناپذیری زندگی میکردم، که حتی تجربه اولیهای که توضیح دادم نیز کمتر از آن بود. یک روز برای مدتی چیزی در دنیای فیزیکی نداشتم. من نه رابطه داشتم، نه شغل، نه خانه، نه هویت اجتماعی تعریف شده ای. تقریباً دو سال در شادی افسارگسیخته روی نیمکت پارک نشستم. اما حتی زیباترین تجربهها هم میآیند و میروند. شاید اساسیتر از هر تجربهای، جریان صلح درونی باشد که از آن زمان تاکنون در من به وجود آمده بود. گاهی اوقات به یک نیروی بسیار قوی و تقریبا ملموس میرسد که میتواند توسط دیگران احساس شود. گاهی اوقات همانند ملودی دور در پس زمینه بود. بعضی اوقات یکی میآمد پیش من و میگفت: من آنچه را داری میخواهم، میتوانی آن را به من بدهی یا به من نشان بدهی چگونه آن را بگیرم، من جواب میدادم: «شما از پیش آن را دارید. تنها نمیتوانید احساس کنید چرا که ذهن شما بسیار پرسر و صداست.» این پاسخ بعدها به کتابی تبدیل شد که در دست شماست. پیش از اینکه درک کنم، هویت وجودم دوباره به من داده شد و من به عنوان یک معلم معنوی شناخته شدم.
کتاب نیروی حال از کتاب های محبوب برای خود شناسی و داشتن زندگی بهتر به بررسی سبک تفکر و چالش های زندگی می پردازد که باعث دغدغه های ذهنی فراوان و مشغول شدن ذهن انسان به آن ها شده است در صورتی که به این نوع از کتاب ها علاقه مند می باشید همچنین کتاب شفای زندگی نوشته لوییز هی را نیز می توانیم به شما پیشنهاد دهیم.