نظریه های یادگیری هرگنهان

دانلود کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان ترجمه فارسی

ویرایش جدید

تایپ شده و رنگی

ترجمه اختصاصی سایت

مقدمه ای بر نظریه های یادگیری

فرمت :PDF

57,000 تومان

نویسنده: هرگنهان و اولسون

مترجم:فریما قدمی

تعداد صفحات: 754

دانلود کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان ترجمه فارسی

نظریه های یادگیری هرگنهان

57,000 تومان

نویسنده: هرگنهان و اولسون

مترجم:فریما قدمی

تعداد صفحات: 754

ویرایش جدید

تایپ شده و رنگی

ترجمه اختصاصی سایت

مقدمه ای بر نظریه های یادگیری

فرمت :PDF

توضیحات

کتاب “نظریه‌های یادگیری هرگنهان” (Hergenhahn’s Theories of Learning) اثر Richard C. Crutchfield و Tracy B. Henley است و یک منبع مهم در زمینه روانشناسی و یادگیری است. این کتاب به معرفی و بررسی مختصری از نظریه‌های معروف یادگیری در علم روانشناسی می‌پردازد.

در این کتاب، نظریه‌های مختلفی که توسط روانشناسان برجسته مطرح شده‌اند، شرح داده می‌شوند. این نظریه‌ها شامل نظریه‌های رفتاری، شناختی، انسانی، انگیزشی و سایر نظریه‌های مهم در زمینه یادگیری و روانشناسی هستند.

کتاب “نظریه‌های یادگیری هرگنهان” به دانشجویان روانشناسی، متخصصان آموزش، مشاوران، و افرادی که به موضوعات یادگیری و تعلیم علاقه دارند، مفید است. این کتاب به عنوان یک منبع مرجع برای درک نظریه‌های مختلف یادگیری در علم روانشناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

نمونه کیفیت متن کتاب:

دانلود رایگان کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان

دانلود رایگان کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان

 

 

بخشی از متن کتاب:

 

پیشگفتار مانند نسخه های قبلی، چهار هدف اصلی این کتاب درسی عبارتند از: تعریف یادگیری و نشان دادن نحوه مطالعه فرآیند یادگیری (فصل 1 و 2)، قرار دادن نظریه یادگیری در منظر تاریخی (فصل 3) و ارائه ویژگی های اساسی نظریه های اصلی یادگیری با مفاهیمی برای شیوه های آموزشی (فصل 4 تا 16). ما سعی کرده‌ایم بهترین ویژگی‌های نسخه‌های قبلی را حفظ کنیم و در عین حال بازبینی‌هایی را انجام دهیم که منعکس‌کننده تحقیقات و پژوهش‌های جاری است. مهمترین اصلاحات شامل موارد زیر است:

 

موارد جدید این نسخه؛

 

در زیر لیستی از تغییرات ایجاد شده برای نسخه جدید آمده است.

 

سازماندهی مجدد و ساده سازی عمده در سراسر متن.

 

فصل 6: معرفی اثر آزمایش به عنوان نمونه ای از برتری تمرین توزیع شده و به روز رسانی در پیشرفت در بیوفیدبک.

 

فصل 7: بحث گسترده در مورد مفهوم سیگل از پاسخ های جبرانی شرطی، مطالب اضافه شده در مورد پیشرفت و پیشرفت در پاسخ های ایمنی شرطی، و مقدمه ای بر اثر انتقال منفی.

 

فصل 10: علوم اعصاب شناختی روانشناسی گشتالت، از جمله مطالعات “آها!”

 

فصل 11: شواهد بیشتر مبنی بر اینکه پیاژه توانایی های شناختی نوزادان و کودکان نوپا را دست کم گرفته است.

 

فصل 13: بررسی نقش نورون های آینه ای در یادگیری مشاهده ای.

 

فصل چهاردهم: اطلاعات جدید در مورد نقش هیپوکامپ در تثبیت و یادگیری فضایی.

 

فصل 15: مقدمه ای بر سیستم ایمنی رفتاری و نقش حس بویایی در انتخاب جفت.

 

فصل شانزدهم: نگاهی به روندهای آموزشی و بحث.

 

 

چرا برای یادگیری مطالعه می کنیم؟یادگیری یکی از مهمترین موضوعات در روانشناسی معاصر است، اما تعریف آن مفهومی بسیار دشوار است. تعاریف رایج و رایج ازیک یادگیری نشان می دهد که این “درک”، “دانش” یا “درک” است که از طریق تمرین یا تجربه به دست می آید. با این حال، اکثر روانشناسان این تعریف را به دلیل عبارات مبهم مانند دانش، درک و تسلط غیرقابل قبول می دانند. در عوض، ما تعریفی از یادگیری را ترجیح می دهیم که به تغییرات در رفتار قابل مشاهده اشاره دارد. یکی از محبوب ترین این تعاریف، تعریفی است که توسط گریگوری کیمبل (1917-2006) پیشنهاد شده است، که یادگیری را به عنوان یک تغییر نسبتاً دائمی در تعریف می کند. پتانسیل رفتاری که در نتیجه تمرین تقویت شده رخ می دهد (کیمبل، 1961، ص 6). اگرچه این تعریف رایج است، اما به دور از پذیرش جهانی است. قبل از بررسی منابع اختلاف نظر بر سر تعریف کیمبل، اجازه دهید با دقت بیشتری به آن نگاه کنیم؛اول، یادگیری با تغییر در رفتار نمایه می شود. به عبارت دیگر، نتایج یادگیری همیشه باید به رفتار قابل اندازه گیری تبدیل شود. پس از یادگیری، فراگیران کاری را انجام می دهند که قبل از یادگیری انجام نمی دادند. توجه داشته باشید که این رفتار می تواند آشکارا (اصلاح حرکت گلف یا تلفظ یک کلمه اسپانیایی) یا پنهانی (افزایش فشار خون یا ضربان قلب) باشد.دوم، این تغییر رفتاری نسبتاً دائمی است. یعنی نه گذرا است و نه ثابت. سوم، تغییر در رفتار نیازی نیست بلافاصله پس از تجربه یادگیری رخ دهد. اگرچه ممکن است پتانسیل متفاوتی برای عمل وجود داشته باشد، این پتانسیل عمل ممکن است تا زمانی بعد به رفتار تبدیل نشود. چهارم، تغییر در رفتار (یا پتانسیل رفتار) ناشی از تجربه یا تمرین است. پنجم، تجربه یا تمرین باید تقویت شود. یعنی فقط آن دسته از پاسخ هایی که منجر به تقویت می شوند آموخته می شوند.اگرچه واژه‌های پاداش و تقویت اغلب به صورت مترادف به کار می‌روند، حداقل دو دلیل وجود دارد که چرا نباید چنین باشند. برای مثال، در آثار پاولوف، تقویت‌کننده به عنوان هر محرک غیرشرطی تعریف می‌شود، یعنی هر محرکی که یک واکنش طبیعی و خودکار را از یک موجود زنده برانگیزد. در تحقیقات پاولویی، استفاده از محرک هایی مانند محلول اسیدی خفیف یا شوک الکتریکی به عنوان محرک های بدون شرط غیرمعمول نیست. درست است که چنین محرک‌هایی را تقویت‌کننده بنامیم، اما اگر پاداش‌ها مطلوب تلقی شوند، به سختی می‌توان آنها را پاداش در نظر گرفت. اسکینری ها همچنین با معادل سازی اصطلاحات تقویت کننده و پاداش مخالفند. برای آنها، یک تقویت کننده هر رفتاری را که بلافاصله قبل از وقوع آن باشد، تقویت می کند. در مقابل، پاداش معمولاً به عنوان چیزی در نظر گرفته می شود که برای یک دستاورد شایسته یا برای عملی که از نظر جامعه مطلوب است، داده یا دریافت می شود. علاوه بر این، از آنجایی که چنین رفتار مطلوبی معمولاً مدت‌ها قبل از اینکه توسط پاداش به رسمیت شناخته شود رخ می‌دهد، نمی‌توان گفت که پاداش آن را تقویت می‌کند. بنابراین، برای اسکینرها، تقویت‌کننده‌ها رفتار را تقویت می‌کنند اما پاداش‌ها نه. اسکینر (1986) در مورد این نکات توضیح داد:اثر تقویتی [تقویت] از دست رفته است. . . هنگامی که تقویت کننده ها پاداش نامیده می شوند. مردم پاداش می گیرند، اما رفتار تقویت می شود. اگر وقتی در خیابان راه می‌روید، به پایین نگاه کنید و مقداری پول پیدا کنید و اگر پول تقویت‌کننده باشد، برای مدتی دوباره به پایین نگاه می‌کنید، اما نباید بگوییم که برای نگاه کردن به پایین پاداش گرفتید. همانطور که تاریخ این کلمه نشان می دهد، پاداش مستلزم جبران خسارت است، چیزی که فداکاری یا ضرر را جبران می کند، حتی اگر صرف تلاش شود. ما به قهرمانان مدال، مدرک دانشجویی و جوایز افراد مشهور می‌دهیم، اما این پاداش‌ها مستقیماً به کاری که انجام داده‌اند بستگی ندارد، و به طور کلی احساس می‌شود که اگر برای آنها کار نمی‌شد، پاداش‌ها مستحق نبودند. (ص 569)در این متن ما این نگرانی‌ها را تایید می‌کنیم و اصطلاحات پاداش و تقویت را معادل نمی‌دانیم. به جز مواردی که اصطلاح پاداش مناسب است همانطور که در اظهارات اسکینر در نقل قول قبلی تعریف شده است، اصطلاحات تقویت کننده یا تقویت کننده منحصراً استفاده می شود.تعریف کیمبل (1961) از یادگیری، چارچوب مناسبی از مرجع برای بحث در مورد تعدادی از مسائل مهمی که باید در هنگام تلاش برای تعریف یادگیری با آنها روبرو شد، فراهم می کند. این مسائل را در بخش‌های بعدی این فصل بررسی می‌کنیم.

 

 

دانلود کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان و السون

 

آیا یادگیری باید منجر به تغییر رفتار شود؟

 

همانطور که در فصل 3 می بینیم، روانشناسی به دلایل خوبی به یک علم رفتاری تبدیل شده است. یک علم به یک موضوع قابل مشاهده و قابل اندازه گیری نیاز دارد و در علم روانشناسی آن موضوع رفتار است. بنابراین، هر آنچه در روانشناسی مطالعه می کنیم باید از طریق رفتار آشکار یا پنهان بیان شود، اما این بدان معنا نیست که رفتاری که مطالعه می کنیم در حال یادگیری است. ما رفتار را مطالعه می کنیم تا بتوانیم استنباط هایی در مورد فرآیندی که معتقدیم علت تغییرات رفتاری است که دانلود کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان می کنیم، انجام دهیم. در این مورد، آن فرآیند یادگیری است. اکثر نظریه پردازان یادگیری مورد بحث در این کتاب موافقند که فرآیند یادگیری را نمی توان به طور مستقیم مطالعه کرد. در عوض، ماهیت آن را فقط می توان از تغییرات رفتار استنباط کرد. ب. ف. اسکینر از این بحث مستثنی شد. برای اسکینر، تغییرات رفتاری یادگیری است و نیازی به استنباط بیشتر از فرآیند نیست. سایر نظریه پردازان می گویند که تغییرات رفتاری ناشی از یادگیری است. ما در مورد دیدگاه ضد نظری اسکینر در فصل 5 چیزهای بیشتری برای گفتن داریم.

 

بنابراین، به جز اسکینرها، اکثر نظریه پردازان یادگیری به یادگیری به عنوان فرآیندی می نگرند که واسطه رفتار است. برای آنها، یادگیری چیزی است که در نتیجه تجارب خاص رخ می دهد و مقدم بر تغییر در رفتار است. در چنین تعریفی به یادگیری وضعیت یک متغیر مداخله گر داده می شود. متغیر مداخله گر فرآیندی نظری است که فرض می شود بین محرک های مشاهده شده و پاسخ ها صورت می گیرد. متغیرهای مستقل باعث تغییر در متغیر مداخله گر (یادگیری) می شوند که به نوبه خود باعث تغییر در متغیر وابسته (رفتار) می شود. وضعیت را می توان به شکل زیر ترسیم کرد

 

 

ماندگاری نسبتاً دائمی چقدر است؟در اینجا حداقل با دو مشکل مواجه می شویم. اولاً، قبل از اینکه بگوییم یادگیری رخ داده است، یک تغییر رفتار چقدر باید ادامه داشته باشد؟ این جنبه در ابتدا برای تمایز بین یادگیری و سایر رویدادهایی که ممکن است رفتار را تغییر دهند، مانند خستگی، بیماری، بلوغ یا مسمومیت، در تعریف گنجانده شد. واضح است که این رویدادها و اثرات آنها ممکن است به سرعت بیایند و از بین بروند، در حالی که یادگیری تا زمانی که فراموشی در طول زمان اتفاق می افتد یا تا زمانی که یادگیری جدید جایگزین یادگیری قدیمی شود، باقی می ماند. بنابراین حالت های موقت و همچنین یادگیری رفتار را اصلاح می کنند، اما با یادگیری این تغییر نسبتاً دائمی تر است. با این حال، مدت زمان تغییری که ناشی از یادگیری یا حالت موقت بدن است را نمی توان دقیقاً مشخص کرد.یک مشکل مرتبط جدی تر است. تعدادی از روانشناسان پدیده ای به نام حافظه کوتاه مدت را مطالعه کرده اند (به فصل 14 مراجعه کنید). آنها دریافته‌اند که وقتی مطالب ناآشنا، مانند یک هجای بی‌معنی، به شرکت‌کنندگان در تحقیقات انسانی ارائه می‌شود که از تکرار آن منع می‌شوند، مطالب تقریباً به‌ طور کامل برای حدود سه ثانیه حفظ می‌شوند. با این حال، در پانزده ثانیه بعدی، احتباس تقریباً به صفر می رسد (مورداک، 1961؛ پیترسون و پیترسون، 1959). علیرغم این دانلود کتاب روانشناسی اجتماعی الویت ارونسون ترجمه فارسی واقعیت که اطلاعات در مدت زمان کوتاهی از بین می رود، ما در گفتن این که هیچ یادگیری اتفاق نیفتاده تردید داریم.پذیرش صلاحیت «نسبتاً دائمی» در تعریفی از یادگیری، تعیین خواهد کرد که آیا فرآیندهای حساس‌ سازی و عادت کردن (به فصل 14 مراجعه کنید) به عنوان نمونه‌های خام یادگیری پذیرفته می‌شوند یا خیر. حساس‌ سازی فرآیندی است که در آن یک موجود زنده به جنبه‌های خاصی از محیط خود واکنش بیشتری نشان می‌دهد. به عنوان مثال، کسی که عادت داشت صدای وزوز زنبور را نادیده بگیرد، ممکن است پس از نیش زدن به آن هشدار دهد. بنابراین، نیش، فرد را حساس کرده و او را نسبت به رویدادی که قبلا نادیده گرفته می شد، واکنش نشان می داد. احساس “لمس” یا حساسیت مفرط به دنبال یک تجربه ناراحت کننده نوعی حساسیت است که همه ما با آن آشنا هستیم.عادت‌ پذیری فرآیندی است که در آن یک موجود زنده نسبت به محیط خود واکنش کمتری نشان می‌دهد. به عنوان مثال، یک موجود زنده تمایل دارد به محرک های جدید در محیط خود توجه کند. این تمایل به عنوان رفلکس جهت یابی نامیده می شود و زمانی که سگ در جهت صدایی که ناگهان رخ می دهد بچرخد نمونه آن است. با این حال، پس از توجه اولیه به صدا، سگ در نهایت آن را نادیده می گیرد (با این فرض که هیچ تهدیدی وجود ندارد) و به کار خود ادامه می دهد. در این مورد می گوییم که واکنش سگ به صدا عادت کرده است.یادگیری و عملکرد همانطور که قبلا ذکر شد، آنچه آموخته می شود ممکن است بلافاصله مورد استفاده قرار نگیرد. به عنوان مثال، ورزشکاران ممکن است با تماشای فیلم و گوش دادن به سخنرانی ها، استراتژی جدیدی را بیاموزند، اما دانلود کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان است این یادگیری را تا زمان بازی به رفتار تبدیل نکنند. در واقع، برخی از بازیکنان ممکن است به دلیل آسیب دیدگی یا بیماری برای مدت طولانی از اجرای واقعی منع شوند. بنابراین، ما می گوییم که پتانسیل عمل متفاوت از یادگیری ناشی می شود، حتی اگر رفتار فوراً تحت تأثیر قرار نگیرد.این نوع مشاهده منجر به تمایز بسیار مهم بین یادگیری و عملکرد شده است که در فصول 6، 12، 13 و 14 به تفصیل مورد توجه قرار گرفته است. یادگیری به تغییر در پتانسیل رفتار اشاره دارد و عملکرد به تغییر این پتانسیل رفتاری اشاره دارد.چرا به تمرین یا تجربه رجوع می کنیم؟بدیهی است که همه رفتارها آموختنی نیست. رفتار بسیار ساده بازتابی است. رفلکس را می توان به عنوان یک پاسخ ناآموخته یا ذاتی در واکنش به دسته خاصی از محرک ها تعریف کرد. عطسه در پاسخ به غلغلک در بینی، نشان دادن تکان دادن زانو هنگامی که پزشک با آن چکش کوچک به شما ضربه می زند، و فوراً دست خود را هنگام تماس با اجاق گاز داغ بیرون می کشد، نمونه هایی از رفتار انعکاسی هستند. واضح است که رفتار انعکاسی آموخته نشده است. این یک ویژگی ژنتیکی تعیین شده ارگانیسم است نه نتیجه تجربه.برخی از رفتارهای پیچیده نیز می توانند ذاتی باشند. هنگامی که الگوهای رفتاری پیچیده به طور ژنتیکی تعیین می شوند، به طور کلی به عنوان نمونه هایی از غریزه شناخته می شوند. رفتار غریزی شامل فعالیت هایی مانند لانه سازی، مهاجرت، خواب زمستانی و رفتار جفت گیری است. روانشناسان زمانی الگوهای رفتاری پیچیده را با ذکر غرایز توضیح دادند. گفتیم پرندگان و ماهی ها به دلیل داشتن غریزه مهاجرت مهاجرت می کنند و پرندگان به دلیل غریزه لانه سازی لانه می سازند.

 

دانلود رایگان کتاب نظریه های یادگیری هرگنهان و السون

 

ما اکنون تمایل داریم از اصطلاح رفتار خاص گونه استفاده کنیم (hinde & tinbergen, 1958) زیرا توصیفی تر است. رفتار خاص گونه به الگوهای رفتاری پیچیده، آموخته نشده و نسبتاً غیرقابل تغییری اطلاق می شود که توسط گونه خاصی از حیوانات تحت شرایط خاص انجام می شود.با این حال، بحث در مورد اینکه آیا رفتار خاص گونه به طور کامل توسط ساختار ارگانیسم تعیین می شود یا اینکه برخی از یادگیری ها دخیل است، ادامه دارد. آیا پرندگان به طور غریزی پرواز می کنند یا پرواز را یاد می گیرند؟ برخی می گویند پرنده جوان پرواز را از طریق آزمون و خطا در حالی که از درخت به زمین می افتد، یاد می گیرد. برخی دیگر می گویند که پرندگان با بال زدن به زمین خوردن واکنش انعکاسی نشان می دهند و بنابراین بدون یادگیری این کار پرواز می کنند.با این حال، به نظر می رسد چند مثال رفتار پیچیده ای را نشان می دهد که به وضوح تحت تأثیر یادگیری نیست. به عنوان مثال، پرندگان فاخته تخم های خود را در لانه پرندگان دیگر می گذارند و والدین رضاعی آن فاخته جوان را بزرگ می کنند. از آنجایی که هر فاخته بالغ بدون توجه به نوع والدین پرورش دهنده این گونه رفتار می کند، تصور اینکه چگونه می توان چنین رفتاری را یاد گرفت بسیار دشوار است.

[html_block id="258"]
Shopping cart

Sign in

No account yet?

Start typing to see products you are looking for.